میدونید یه عروس و دامادی که فقط هفده روز از عروسیشون می گذشت روز عاشورا به شهادت رسیدن ؟
میدونید اونا تا ده روز قبل از شهادت اصلا مسلمون نبودن ؟
چی شد این دو جوان عاشق ، عاشق اسلام و شهادت شدن؟
وهب با مادر و همسرش(هر سه مسیحی بودند ) بیرون از کوفه چادر زده بودن و دامداری می کردن ، ظاهرا یک روز قبل ازمحرم کاروان امام حسین علیه السلام هم به اونجا میرسن و برای استراحت توقف می کنن ، خودِ‌آقا امام حسین علیه السلام خیمه ی وهب رو میبینن و برای اتمام حجت به طرف اونها میرن . پیر زن تنها توی خیمه بود و پسرش با نوعروس بیرون رفته بودن .امام حسین علیه السلام بعد از احوال پرسی از پیر زن پرسید که برای چه  این جا آمده اید ؟ آیا مشکلی ندارید ؟ پیر زن گفت :برای دامداری و تنها مشکل ما اینجا نبود آبِ.
امام حسین علیه السلام شمشیرش را بر سنگی زد و آب جاری شد .امام حسین علیه السلام هنگام خداحافظی فرمود : اگر دلتان خواست به من ملحق شوید .
وقتی وهب اومدو این تحولات رو دید همراه مادر و همسرش به امام حسین علیه السلام ملحق شد و روز عاشورا هفده روز بود که از عروسیش میگذشت و ده روز بود که مسلمان شده بود افتخار شهادت در رکاب آن حضرت را پیدا کرد.و همسرش هم تنها زنی که در کربلا شهید شد.
اونا طعم عشق واقعی رو چشیدن و حق و حقیقت رو دیدن و عاشقانه به شهادت رسیدن .