پراکلیتوس آمده
یه داستان جالب درباره چگونگی تثلیث و توحید نصاری که غیر قابل درک هست ،خوندم که می خوام براتون بنویسم : سه نفر به آئین مسیحیت در میان ، کشیش ، عقاید ضروری مسیحیت از جمله عقیده ی تثلیث رو هم به اون ها تعلیم میده . روزی یکی از علاقمندان به مسیحیت پیش کشیش میاد و از کسانی که تازه به آئین مسیحیت در اومده بودن ، سوال میکنه . کشیش با شجاعت و تأکید گفت : آره ،سپس به عنوان نمونه یکی از اونها رو صدا کرد تا او رو در حضور میهمانها آزمایش کنه . نفر دوم رو صدا کرد او در جواب این سؤال کشیش گفت : شما به من چنین تعلیم دادید که خدایان سه بودند ، اما یکی از آنها به دار آویخته شد بنابراین ،اکنون دو خدا بیشتر نداریم ! سومی رو که باهوش تر و جدی تر در حفظ عقائد دینی بود صدا زد و همون سؤال رو از او پرسید ، او با احترام گفت : پاورقی .............................................
کشیش با کمال خوشوقتی اشاره به اون سه نفر میکنه ؛او بلافاصه پرسید :آیا از عقائد ضروریه ما چیزی یاد گرفتید؟
کشیش گفت : درباره تثلیث چه می دونی ؟
او توی جوابش گفت : شما به من چنین یاد دادید که خدایان سه گانه اند یکی در آسمان و دیگری درد زمین از شکم (( مریم ))متولد شد و سومین نفر به صورت کبوتری بر خدای دوم در سن سی سالگی نازل شد !
کشیش عصبانی شد و او رو بیرون کرد ، گفت : چیزی نمی فهمید .
خشم کشیش بیشتر شد و او رو هم بیرون کرد .
پیشوای من ! آنچه را به من آموختید کاملا" حفظ کرده ام و از برکت مسیح به خوبی فهمیده ام ، شما گفتید :
خداوند یگانه ، سه گانه است و خداوندان سه گانه یگانه اند ، یکی از آنها را به دار زدند و مرد و بنابراین همه مردند ؛زیرا او با بقیه یگانه بود و به این ترتیب الآن هیچ خدائی وجود ندارد .
آیت الله مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه ج 5 ،ص51. (در تفسیر ((المنار)) از کتاب ((اظهار الحق)) این داستان نقل شده است .)
| Design By : Pichak |
